عضویت

برای خبر های جدید در سایت زی عضو شوید

http://groups.yahoo.com/group/migmig-group/join

مردي كه با همدستي دوست خود پس از جدايي از همسرش، مبادرت به انتشار فيلم‌هاي غيراخلاقي وي كرده بود، دستگير شد

مردي كه با همدستي دوست خود پس از جدايي از همسرش، مبادرت به انتشار فيلم‌هاي غيراخلاقي وي كرده بود، دستگير و به دادسراي جنايي منتقل شد.
چندي پيش مردي با مراجعه به ماموران انتظامي با ارائه شكايتي عنوان كرد كه همسرش با مرد غريبه‌اي در ارتباط است و اكنون اين مرد غريبه در غياب او در منزلش به سر مي‌برد.
به دنبال اين موضوع، ماموران با عزيمت به خانه اين فرد، همسر وي را همراه مرد غريبه‌اي دستگير كردند. با تشكيل پرونده‌اي در اين ارتباط و درخواست طلاق، اين زوج از يكديگر جدا شدند.
چند روز پس از اين جدايي، ماموران اطلاع پيدا كردند يك بلوتوث غيراخلاقي به صورت گسترده به تلفن‌هاي همراه ارسال شده است كه تصوير مربوط به لحظه ورود ماموران و دستگيري مرد غريبه در منزل مردي است كه همسر خود را طلاق داده بود.
با گزارش موضوع به داديار شعبه دوم دادسراي جنايي، به دستور داديار سليماني تحقيقات گسترده در اين ارتباط آغاز و با سرنخ‌هاي به دست آمده مشخص شد در لحظه‌اي كه ماموران وارد خانه مرد شاكي شده بودند، وي نيز به همراه ماموران با تلفن همراه خود اقدام به فيلمبرداري از مرد غريبه و همسر سابق خود كرده است.
با به دست آمدن اين سرنخ، اين فرد بازداشت و مشخص شد وي با همدستي يكي از دوستانش مبادرت به توزيع گسترده اين بلوتوث غيراخلاقي كرده است.
با دستگيري همدست متهم و اعتراف آنها به تكثير اين بلوتوث غيراخلاقي، روز گذشته داديار جنايي با احضار ماموراني كه براي دستگيري مرد غريبه در خانه حضور داشتند، تحقيق از آنها را آغاز كرد.
با ثبت اظهارات ماموران احضار شده و همسر سابق زني كه از وي فيلم‌هاي غيراخلاقي تهيه شده، تحقيق در اين زمينه ادامه دارد.

مردی که یک زن جوان را کشت و عموی ثروتمند خود را زخمی کرد در جنوب کشور ردیابی و بازداشت شد

مردی که یک زن جوان را کشت و عموی ثروتمند خود را زخمی کرد در جنوب کشور ردیابی و بازداشت شد.
زنگ تلفن افسر نگهبان کلانتری 14 بندرعباس ، عصر 16 اسفند 1386به صدا درآمد و از مرکز فوریت های پلیسی 110 خبر رسید زن جوانی به نام «فریبا» در خانه یک هتلدار ثروتمند «گلشهر» قربانی جنایت شده است.
سپس بازپرس «جاوید امانی» کشیک جنایی دادسرای بندر عباس ، به همراه افسران اداره آگاهی به ساختمان مورد نظر رفت و رسیدگی به معما را آغاز کرد.
به دنبال تحقیق مقدماتی ، جنازه زن جوان که دست و پایش با طناب پیچیده و دهانش با چسب بسته شده بود به پزشکی قانونی فرستاده شد و هتلدار 50 ساله به نام «اسماعیل – گ» که به گردنش گلوله خورده بود در بیمارستان بستری شد.
در همین حال ، بازجویی از زن صاحب خانه در دستور کار پلیس قرار گرفت و او که از ترس به خود می لرزید گفت: پس از این که شوهرم به محل کارش رفت زنگ خانه به صدا درآمد.تا در را باز کردم «فرهاد» برادرزاده شوهرم که 36 ساله است وارد شد. با لگد به در کوبید و «هفت تیر» کشید.مرا تهدید کرد با شوهرم که مدیر هتل است تماس بگیرم تا هر چه زودتر به خانه برگردد.
همسر «اسماعیل» ادامه داد: «فرهاد» دست و پایم را با سیم تلفن بست و تاکید کرد شوهر و دخترم را می کشد.همان موقع از من خواست شماره تلفن زنی به نام «فریبا» را که کارگر هتل شوهرم بود در اختیارش بگذارم.به ناچار با «فریبا» تماس گرفتم و خواستم به خانه ما بیاید.زن نگون بخت ، ساعتی بعد به همراه پسر دو ساله اش آمد که «فرهاد» دهانش را با چسب بست و او را به اتاق برد.
شاهد جنایت ، اضافه کرد: فرهاد می گفت «فریبا» خواهرش را به منجلاب فساد کشیده است و به همین خاطر ، او را شکنجه داد و خفه کرد.
این زن ، اضافه کرد: ساعت ، چهار بعد از ظهر بود که شوهرم ، رسید و برادرزاده بی رحمش اسلحه را به روی او را نشانه گرفت. همان لحظه ، زنگ خانه به صدا در آمد و «فرهاد» با شلیک یک گلوله ، پا به فرار گذاشت.
همسر «اسماعیل» توضیح داد : فرهاد «در» را از بیرون قفل کرد و به سختی توانستم دهانم را باز کنم و از همسایه ها کمک بخواهم.
به دنبال حرف های تکان دهنده این زن ، تلاش برای ردیابی آدمکش در دستور کار پلیس قرار گرفت و «اسماعیل» که با تلاش پزشکان ، معجزه آسا جان به در برده بود گفته های همسرش را تایید کرد. شواهد نشان می داد «فرهاد» که چندین پیشینه کیفری دارد بعد از طلاق همسر اولش ، با انگیزه آدم ربایی به خانه او رفت و زن تنها را با شلیک تیر زخمی کرد.مرد کینه جو پس از دستگیری به سه سال زندان محکوم شد.
بدین ترتیب تلفن همراه جانی ، تحت کنترل در آمد و چند ماه بعد پلیس متوجه شد «فرهاد» با زن دومش در یکی از بوستان های بندر عباس قرار گذاشته است.
با این سرنخ ، کارآگاهان دست به کار شدند و مجرم را در حلقه تنگ محاصره ، بازداشت کردند.در بازرسی بدنی این مرد، یک قبضه اسلحه کمری و هشت تیر فشنگ جنگی به دست آمد و «فرهاد» که چاره ای جز بازگویی حقیقت نداشت به کشتن «فریبا» با انگیزه انتقام جویی اعتراف کرد.
این تبهکار درباره زخمی کردن «اسماعیل» اظهار داشت : عمویم مرا از هتل خود اخراج کرد و زندگی ام در آستانه فروپاشی بود که فکر انتقام جویی به سرم زد.
وی اظهار داشت: پس از کشتن «فریبا» به رامسر ، کرمانشاه و قم رفتم و در حالی که خیال می کردم مرگ این زن به فراموشی سپرده شده است به بندرعباس برگشتم.
جنایتکار جوان در حالی روانه بازداشتگاه شد که قرار است به زودی به بازسازی صحنه جرم بپردازد.

کشته شدن پسری در قزوین ، بازپرس و پلیس جنایی این استان را برای کشف کلید معما به تکاپو انداخت

کشته شدن پسری در قزوین ، بازپرس و پلیس جنایی این استان را برای کشف کلید معما به تکاپو انداخت.
زنگ تلفن همراه بازپرس کشیک جنایی «قزوین» غروب 10 تیر 87 به صدا درآمد و خبر رسید جنازه پسر 24 ساله ای به نام «میثم – الف » کنار خیابان اصلی روستای ناصر آباد افتاده است.
این مقام قضایی و پلیس اداره آگاهی وقتی به نقطه مورد نظر رسیدند همراه با افسران کلانتری محمود‌آباد ، رازگشایی معما را در دستور کار خود قرار دادند.
تحقیق مقدماتی نشان می داد «میثم» ساکن شهرک «چوبیندر» بود و به پدرش در ساخت و ساز خانه ها کمک می کرد که بر اثر برخورد چاقوی جانی یا جانیان ناشناس به جناق سینه ، قربانی شد.
همچنین ماموران ، رد خون را در فاصله 70 تا 80 متری جنازه دیدند که از مقاومت «میثم» در دعوا حکایت داشت.
با طرح این فرضیه که پسر نگون بخت به دست یک یا چند آشنا از پا درآمده ؛ جنازه به پزشکی قانونی سپرده شد.گزارش ایسکانیوز می افزاید،کارآگاهان با کشف سرنخها سه مظنون را شناسایی کرده اند و به تجسس ها ادامه می دهند.

حکم سنگین پرونده کارمند یک بانک که به جرم خیانت در امانت و میلیاردها ریال اختلاس ، بازداشت شده است تایید شد

حکم سنگین پرونده کارمند یک بانک که به جرم خیانت در امانت و میلیاردها ریال اختلاس ، بازداشت شده است تایید شد. «سید محمود . پ» کارمند بانک ملی شیراز پس از 000/500/401/5 ریال اختلاس ، رسوا و دستگیر شد. سپس این پرونده در شعبه 101 دادگاه عمومی – جزائی شیراز ، تحت رسیدگی قرار گرفت و او به هشت سال زندان و انفصال دایم از خدمات دولتی ، پرداخت جزای نقدی و برگردان پولها به بانک محکوم شد. باتجدید نظرخواهی این مجرم ، شعبه 9 دادگاه تجدید نظر استان فارس رای بدوی را تایید کرد و چهار همدست «محمود» نیز به شلاق و 91 روز تا دو سال زندان محکوم شدند. تلاش پلیس اداره آگاهی شیراز برای به نتیجه رسیدن این پرونده ، چشمگیر بود.

آدم ربایی به خاطر شکست در «گلدگوییست»

مرد جوانی به دنبال شکست در تجارت کثیف «گلدگوییست» دوستش را در تهران ربود و برای آزادی او باج خواست.
رسیدگی به این پرونده از شامگاه پنجشنبه – 13 تیر 1387- پس از آن آغاز شد که مرد 50 ساله به نام «همایون» به اداره آگاهی مرکز رفت و از ربوده شدن پسر 29 ساله اش «وحید» خبر داد.
این شهروند گفت : مرد جوانی که خود را فرشید معرفی می کرد تلفنی با من تماس گرفت و مدعی شد پسرم را ربوده است و برای آزادی او یک میلیون تومان باج می خواهد.
به دنبال اظهارات شاکی ، ردیابی متهم آغاز شد تا اینکه دوباره فرشید با پدر وحید تماس گرفت و ضمن تهدید ، برای گرفتن پول در میدان امام حسین (ع) قرار گذاشت.
سپس کارآگاهان با آموزش به «همایون» از او خواستند وانمود کند پول را آماده کرده است.بدین ترتیب پلیس در کمین نشست اما از متهم ، خبری نشد و مادرش برای گرفتن پول به میدان مورد نظر رفت که دستگیر شد.
زن سالخورده در بازجویی ها ، خود را بی گناه خواند:«من در جریان آدم ربایی نیستم.پسرم گفت از پدر دوستش یک میلیون تومان طلب دارد و چون کار ضروری داشت مرا برای گرفتن پول فرستاد.»
فرشید 34 ساله ، زمانی که فهمید مادرش گرفتار شده است وحید را آزاد کرد و تسلیم ماموران شد.وی گفت : وحید با وعده های وسوسه کننده اش پای مرا به شرکت هرمی «گلدگوییست» کشید و تمامی پس اندازم را به باد داد.من که می دیدم دستم به جایی بند نیست به فکر ربودن وحید افتادم تا حداقل به پولی که از دستم رفته بود برسم.
روز سه شنبه «فرشید» با صدور قرار قانونی روانه بازداشتگاه شد و پلیس برای دستگیری سرشاخه های «گلدگوییست» به تکاپو افتاد.

مردان حقه باز که با ترفند ویژه ای از مردان و زنان سالخورده استان زنجان ، کلاهبرداری می کردند نقره داغ شدند

مردان حقه باز که با ترفند ویژه ای از مردان و زنان سالخورده استان زنجان ، کلاهبرداری می کردند نقره داغ شدند.
رسیدگی به این پرونده با شکایت چندین وزن و مرد سالخورده کم سواد یا بی سواد مبنی بر کلاهبرداری دو نفر در دستور کار پلیس اداره آگاهی استان زنجان قرار گرفت.
مالباختگان گفتند : دو مرد جوان که کت و شلوار بر تن داشتند به سراغمان آمدند و مدعی شدند رئیس جمهور ، مبلغی وام برای ما درنظر گرفته است و لازم است حساب بانکی ، باز کنیم.بدین ترتیب مقداری پول نقد از ما گرفتند تا برای افتتاح حساب اقدام کنند اما به یکباره ناپدید شدند و فهمیدیم سرمان کلاه رفته است.
کارآگاهان پس از چهره نگاری رایانه ای و کشف سرنخها به ردیابی متهمان پرداختند و با تلاش چشمگیر به هدف خود رسیدند.
این پرونده در شعبه 101 جزایی دادگستری «خدابنده» زنجان تحت رسیدگی است و تبهکاران ، زندانی شده اند.همچنین تجسس پلیس برای افشای سایر جرم های احتمالی آنان ادامه دارد.

تیراندازی در خواربار فروشی

مرد جوانی که سودای دستبرد مسلحانه در سر داشت با تلاش پلیس پایتخت ، نقره داغ شد.

شامگاه 14 تیر 87 افسران گشت اداره آگاهی از دستبرد مسلحانه به یک خواربار فروشی در خیابان آیت ا.. کاشانی با خبر شدند. در آن میان با تلاش پلیس ، یکی از دزدان به نام «امیر»دستگیر شد اما همدستش گریخت. رامین 26 ساله بدون هیچ مقاومتی لب به بیان حقیقت گشود: من و کامران که بی کار و بی پول بودیم به کرمانشاه رفتیم و با پرداخت 80 هزار تومان به یک قاچاقچی ، اسلحه تهیه کردیم . بعد طبق نقشه به یک سوپر مارکت حمله کردیم که صاحب مغازه مقاومت کرد و دست به تیراندازی هوایی زدیم. همان موقع ناگهان مردم و ماموران سر رسیدند و من دستگیر شدم.گزارش ایسکانیوز می افزاید، امروز این تبهکار به دستور رضا جعفری (معاون سرپرست دادسرای ناحیه 27) بازداشت شد و ردیابی کامران ، ادامه یافت

اعتراف به30 بار کیف قاپی

قرار مجرمیت دو کیف قاپ حرفه ای که در کوچه ، پس کوچه ها و خیابان های جنوب پایتخت کمین می زدند در دادسرای ناحیه 27 صادر شد.

به گزارش روز یکشنبه خبرنگار گروه حوادث ایسکانیوز:به دنبال کیف قاپی و دزدیده شدن گوشی تلفن همراه زنان و مردان در جنوب تهران ، تحقیق پلیس اداره آگاهی مرکز درباره این پرونده آغاز شد. سپس با چهره نگاری رایانه ای و کشف سرنخها ، عصر یکم خرداد 1387 متهمان در خیابان خزانه بخارایی ردیابی و دستگیر شدند. «حسن» و « یدا…» وقتی با مدرک های دادگاه پسند رو به رو شدند لب به بیان حقیقت گشودند و پرده از 30 فقره جرم مشابه برداشتند.گزارش ایسکانیوز می افزاید، روز یکشنبه قرار مجرمیت تبهکاران حرفه ای از سوی «هاشمیان» دادیار شعبه اول دادسرای جنایی تهران صادر شد

بازداشت متهم به آزار آرزو

پسری که به اتهام آزار یک زن ، تحت تعقیب پلیس پایتخت بود، دستگیر شد.

هفته گذشته زن 25 ساله ای به نام «آرزو» با چشمان گریان به کلانتری 127 نارمک رفت و گفت: به محل کار شوهرم می رفتم که ناگهان مرد جوانی مرا به زور داخل خانه اش کشید و به طبقه دوم برد. هر چه قدر فریاد زدم جوابی نشنیدم تا اینکه صاحب یک مغازه به دادم رسید و توانستم فرار کنم. به دنبال این شکایت، متهم به نام «فرهاد» خیلی زود با تلاش سبزپوشان قانون ردیابی و دستگیر شد. وی در بازجویی ها ادعا کرد بحث آزار و اذیت در میان نبوده و می خواسته از «آرزو» خواستگاری کند که متوجه شده متاهل است! گزارش ایسکانیوز می افزاید، روز یکشنبه «فرهاد» با صدور قرار قانونی از سوی رضا جعفری (معاون سرپرست دادسرا ی ناحیه 27) روانه بازداشتگاه شد